کردپرس: امروز 30/3/90 یک روز به شروع فصل تابستان و اوج گرمای طبیعت باقیست. در این میان اخباری مبنی بر آتشسوزی جنگلهای مریوان بازهم مردم را هراسان و مسئولین را نگران کرده است. این نگرانیهای بجا، که هر انسانی را به تامل و تفکر وا می دارد وقوع 886 فقره آتشسوزی در سال 1389 و سیزدهمین آتشسوزی در سال جاری تا 29/3/90 میباشد.
قبل از شروع مطلب باید دغدغههای مردم و تعهد و نگرانیهای مسئولین و مأموریت ذاتی در حفظ و حراست از این امر خطیر و احساس مسئولیت آنان در قبال این سرمایه های گرانقدر ملی را ارج نهاد و اطمینان داد در اراده جمعی برای مقابله با روند آتش سوزی در جنگلها و مراتع هیچ جای تردیدی نیست. اما نباید این نکته را نادیده گرفت که اطلاعرسانی رسانهها و نگرانیهای مردمی، مدیریت مهار و کنترل این رویه ناهنجار زیست محیطی را میطلبد.
قبل از آنکه انگشت اتهام به سوی افراد حقیقی و حقوقی در این زمینه نشانه رود، تلاش کنیم با خردمندی، هوشیاری و عزم ملی این ویروس طبیعت سوز را که بخشی از عرصه های منابع طبیعی تجدید شونده را در جغرافیای طبیعی منطقه نشانه رفته است از طبیعت زیبای کوهستانهای زاگرس بزدائیم.
از جمله اظهارنظرهایی که در رسانههای گوناگون رصد شده ریشههای این ناهنجاری را موردی بررسی کرده و لذا نتیجه حاصل نگردیده است در حالی که این پدیدهی ناشایست یک ناهنجاری اجتماعی است و لذا چاره آنرا باید با هنجارهای مخصوص به خود پیگیری نمود. هر قفلی کلید خود را دارد؛ جنس اقدام یک جنس اجتماعی است. با سیاسی کردن موضوع شکل آن عوض نمیشود غیر از اینکه بر پیچیدگی کار افزوده شود.
با قیاس سرزمینی و سیاسی اجتماعی منطقه مریوان با شهرهای همجوار خود که دارای شرایط مشابه اقلیمی هستند میتوان به وضوح بسیاری از شبهات و فرافکنیها که علاج کار را در هالهای از ابهام فرو میبرد برطرف کرد.
قبل از آنکه به دنبال ریشهیابی علل و عوامل و ریشههای آن بگردیم اظهارنظرهای ثبت شده و شایعات پراکنده، مسببان این آتش سوزیها را بعضاً انگیزههای زمینخواری، تحرکات نظامی و یا دگرگونیهای اقلیمی و یا وجود نوعی گیاه که به هنگام حرارت بالای 38 درجه ایجاد احتراق مینماید و یا انگیزههای توسعه زمینهای کشاورزی روستائیان و....اعلام کرده اند.
اگرچه تاثیر هرکدام از این عوامل را نمی توان در ایجاد موردی آتش سوزی های مراتع و جنگلها نادیده گرفت، اما به تحقیق هیچکدام از اینها نمیتواند عامل بروز این ناهنجاری به صورت فراگیر تلقی شود. چون شهرهای مجاور و مشابه مریوان با شرایط اقلیمی مشابه و حتی مساعدتر امثال سردشت و بانه وجود دارد که تمامی شرایط منطقه مریوان را دارند و لیکن هیچ اتفاقی هم نیفتاده است. به گواه اهالی منطقه حتی در نقطهی اوج جنگ که این مناطق در زیر آتش شدید توپخانه دشمن بعثی قرار داشت موارد آتشسوزی این چنینی مشاهده نمیشد.
اقدامات پیشگیرانه دستگاههای اجرایی متناسب با وسع و توانمندیهای خود با برنامهریزیهای مدیریت منطقهای بیانگر عزم عمومی آنان برای ممانعت از این اقدام ویرانگر است.
پس عامل و آمر سازمانی نقش تخریبی نمیتواند داشته باشد. انگیزههای توسعه زمین کشاورزی هم از ساحت باوقار و شخصیت روستائیان زحمتکش بری است. سایر شرایط غیرجاندار نیز به حکم قیاس منطقهای مردود میباشد. پس این اقدام غیرانسانی میتواند توسط عامل و عواملی خودسر صورت گرفته باشد که افکار عمومی در شرایط کنونی در انتظار معرفی و برخورد با آن مطابق موازین قانونی هستند. با توجه به اهمیت و نقش پوشش جنگلی در چرخه حیات انسانها و نیز تعهد و مسئولیت دستگاههای اجرایی و عکس العمل مردم دلسوز نسبت به حفظ و حراست از این نعمات خداوندی در این گوشه از سلسله جبال زاگرس، انتظار شناسایی عامل یا عاملین این فاجعه زیستمحیطی و سپردن به دست قانون امری شایسته و از مطالبات بحق مردم و دوستداران محیط زیست است.
امید است که به دور از جنجالهای کاذب، همه دلسوزان این عرصه با مسئولین دستگاههای اجرایی همراهی کنند تا هرچه سریعتر کانون این بحران شناسایی و روند این اقدام مخرب متوقف گشته و مجرم به دادگاه معرفی شود تا جنگلهای ما از تابستان نگریزند و سایبان آن همچنان ماوای جنگل نشینان باشد و زندگی خوش و خرمی برای شهروندان نجیب منطقه مریوان و سروآباد رقم بخورد. در سایه همکاری و همدلی، آن روز نزدیکتر شده و بازار اتهامات و بدبینیها خاتمه خواهد یافت.